نداي عاشقي

LOVE...

با چشم هایت حرف دارم.میخواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم ...از بهار..از بغض های نبودنت...از نامه های چشمانم..که همیشه بی جواب ماند..باورنمیکنی؟؟

تمام این روزها با لبخندت آفتابی بود..اما دلتنگی آغوشت رهایم نمیکند..

...به راستی عشق بزرگترین آرامش جهان است..

+نوشته شده در شنبه 29 شهريور 1393برچسب:,ساعت20:22توسط Mr.Amorist |
من تنها نیستم ...

من تنها نیستم.اشکهایم را دارم.اشکهایی که ازغم تو برگونه هایم جاریست!!!

من تنهانیستم لحظه هارا دارم.لحظه هایی که یکی پس از دیگری عاشقانه میمیرند تا حجم فاصله هارا کم رنگ تر کنند!!!

من تنها نیستم چرا که خیالت حتی یک نفس از من غافل نمیشود...چقدر دوست دارم لحظه هایی را که دلتنگ پشمانت میشوم.!!

هرلحظه دوریت برایم یه دنیا دلتنگی است و چقدر صبور است دل من.چرا که به اندازه تمام لحظه های عاشق بودنم از تو دور هستم.....!

ولی من باز چشم به راهم ...چشم به راهم تا آرامش را به قلب من هدیه کنی مهربان من.

+نوشته شده در شنبه 29 شهريور 1393برچسب:,ساعت20:20توسط Mr.Amorist |
چه فرقی میکند؟

 

تو را دوست دارم

چه فرق می کند که چرا یا از چه وقت یا چطور شد که ...

    چه فرق می کند ...؟

وقتی تو باید باور کنی و نمی کنی

    و

 

        من باید فراموش کنم که نمی کنم .

+نوشته شده در شنبه 29 شهريور 1393برچسب:,ساعت20:18توسط Mr.Amorist |
تنهاتویی

  

 
 
تنها تویی در آسمان قلبم
 
 
 
 
که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارم
 

 
 
که هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در دل قلب عاشقم
 
 
 
 
با طلوع تو ای خورشید من ، غمی دیگر در دلم نیست
 

 
 
احساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را
 
 
 
 
تنها تویی در آسمان قلبم
 
 
 
 
که مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم
 
 
 
 
اوج میگیری در آسمان آبی احساسم ومرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانی
 
 
 
 
تنها تویی در آسمان قلبم
 
 
 
 
تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم و
 
 
 
 
عاشقتر میکنی مرا با طراوت قطره های مهربانت
 
 
 
 
تنها تویی در سرزمین احساسم
 
 
 
 
تویی که هر لحظه قدم برمیداری بر خاک دلم 
 
 
 
 
از جنس عشق میشود خاک این سرزمینیکه روزگاری بود هیچ رهگذری از آن عبور نمیکرد
 
 
 
 
آری روزگاری بود که هیچ ستاره ای در آسمان قلبم نمیدرخشید
 
 
 
 
هیچ خورشیدی طلوع نمیکرد
 
 
 
 
تنهایی بود و تنهایی ، آمدی و گفتی که از جنس مایی
 
 
 
 
عشق را میشناسی ، همیشه با ما می مانی
 
 
 
 
من و قلبم نیز تو را باور کردیم
 
 
 
 
در آسمان آبی احساس جشن عشق را برپا کردیم...
 
 
 
 
تنها تویی در قلب پر از احساسم
 
 
 
 
تنها تو خواهی ماند در آسمان قلبم
 

 

 

+نوشته شده در سه شنبه 4 شهريور 1393برچسب:,ساعت16:49توسط Mr.Amorist |